درود
آیینه در غبارمان مانده و هیچ
دلتنگی شام تارمان مانده و هیچ
دستان دعای خسته پیشانی و راه
چشمان در انتظارمان مانده و هیچ
***
ما در شب بارانی مان می خندیم
در شام پریشانی مان می خندیم
ما مطمئنیم می رسی آدینه
با سبک خراسانی مان می خندیم
***
شولای غم است روی دوش همه مان
فریاد به لبهای خموش همه مان
کی می رسی ای امید آرامش و عشق
کی زمزمه ای است توی گوش همه مان
***
شاد باشیم و به شادی دیگران بیندیشیم.
بدرود